حسین بشیری گیوی؛ حرف آور: طلاق در دهه ۹۰ به یک پدیده اجتماعی تبدیل شده و بنیان خانواده را تهدید می کند. بیش از ۵۰ درصد طلاق ها در ۵ سال اول زندگی زوجین اتفاق می افتد. اگر به میزان بالای طلاق ها در ۵سال ابتدایی زندگی زوجین توجه کنید می توان تحلیل کرد که این میزان طلاق در ایران محصول خانواده هسته ای است.
ایرانیان هنوز به مرحله خانواده هسته ای نرسیده اند، یعنی اینکه ایران هنوز صنعتی نشده که وارد مرحله خانواده هسته ای بشود. ایرانیان همچنان احساسی زندگی می کنند. ایرانیان همچنان خانواده پدری را به عنوان خانواده درجه یک خود می دانند و خانواده هسته ای خود را به رسمیت نمی شناسد.
در کشورهای صنعتی دختران و پسران پس از ۱۵ سالگی مستقل و هسته ای زندگی می کنند در حالیکه در ایران فرزندان تا ۵۰ سالگی همچنان وابسته خانواده پدری و مادری هستند.
در ۵ سال اول زندگی که عشق همچنان گرم و سوزنده است زوجین در کنار هم زندگی می کنند در واقع در ۵سال ابتدایی بازی تغییر سبک زندگی در بین زوجین است و این تغییر بیش از ۵سال دوام نمی آورد. فرزندانی که در خانواده پدری با شکاف نسلی زندگی گذرانده باشند تغییر را در خانواده خود بیشتر نهادینه می کنند ولی در خانواده های فرزندسالار و وابسته تغییر در بیشتر وقت ها در دوران نامزدی رنگ می بازد و به طلاق می انجامد.
تغییر در سبک زندگی همانا تغییر در نظام معنایی و صورت ظاهری فرد در زندگی فردی و اجتماعی است. تغییر در سبک زندگی درواقع همان تغییر در نظام معرفتی فرد به حساب می آید.
کارکرد چهارگانه خانواده یعنی کارکرد آموزشی، کارکرد آمیزشی، کارکرد زایشی و کارکرد آسایشی همچنان به صورت سنتی به حیات کارکردی خود ادامه می دهد.
نظام آموزشی بر پایه نظام سنتی خانواده حتی در خانواده هسته ای می چرخد. نظام آمیزشی هیچ آموزش جدیدی ندیده است همان توتم ها و تابوها بر قرار است. نظام زایشی با اختلال عجیب و غریبی مواجه شده که محصول خانواده هسته ای است تک فرزند یا بدون فرزند. نظام آسایشی یا اقتصادی در خانواده هستهای همچنان نیازمند حمایت خانواده پدری است وگرنه اصلا زوجین نمی توانند به خانواده هستهای هم برسند. این کژکارکرد در خانواده هسته ای فقط می تواند طلاق به همراه آورد که چنین شده و حتی به یک پدیده تبدیل شده است.
البته ساختار سنتی اجتماع ایران با راهبردهای متفاوت جلوی هر نوع تغییر را می گیرد که یکی از راهبردها سنتی ماندن و عدم ورد به مرحله صنعتی و تکنولوژیک می باشد.
صنعت فرهنگ در یک لعاب تازه خانواده هسته ای را در آپارتمان ها نسخه پیچید و به والدین تفهیم کرد که به خاطر کم شدن اختلاف بین عروس و مادر شوهر، عروس و خواهر شوهر و برعکس خانواده هستهای بهترین گزینه است و آپارتمان های ۴۰تا ۴۰۰متری ساخته شد و به جای کم شدن اختلافات ابر اختلافات شکل گرفت صنعت فرهنگ فقط می خواهد محصولات اش فروخته شود و در این میان برآورد نشدن نیازهای به وجود آمده از صنعت فرهنگ از مد و لباس تا ست طلا تا مبلمان و فرش و ماشین های شاسی بلند همه و همه شاخص هایی برای اختلاف شد و در نهایت صنعت فرهنگ طلاق را پیشنهاد می دهد و جشن طلاق را نهادینه می کند. چرا که ازدواج دوباره و ادامه ماجرا…
در هر روی پدیده طلاق در ایران محصول خانواده هستهای است با هر رویکردی چه ساختار گرایی و کارکردگرایی به مسئله طلاق نگریسته شود نمی توان نسخه نهایی را پیچید. دلیل اصلی و زیربنایی پدیده طلاق در ایران ریشه در خانواده هستهای دارد همان بسته ای که صنعت فرهنگ نسخه پیچید و به خاطر کم شدن اختلافات زوجین را در قوطی های کبریت آپارتمان ها بسته بندی کرد ولی نمی دانست که انسان اجتماعی شیء نیست بلکه روح و روان دارد و این به صورت طلاق خود را نشان داد.
برای نجات خانواده باید دوباره به خانواده گسترده مادرسالاری بازگشت دوره خانواده گسترده پدرسالار سپری شده و خانواده گسترده مادرسالاری همچنان می تواند خانواده را نجات دهد.
- نویسنده : حسین بشیری گیوی