آنانیکه تا دیروز، غمخوار مردم و غمگسار آنان بوده، لیکن عیش و نوششان را در کیش و قشم بسر کرده اند و با بهترین خانه های مسکونی و برجهای آپارتمانی چندین میلیاردی، سُکنی گزیده اما نقشه آمالشان را در کوچه، پس کوچه های مناطق سیزده گانه وحدت و سلمان آباد و میراشرف جستجو میکنند.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی حرف آور، در اینکه مردم از کشمکشهای ساختگی و بازیهای کودکانه حاکی از رقابت چپی ها و راستی ها به ستوه آمده، بگومگوی آنانرا در حل و فصل مشکلات، بیهوده تصور کرده فقط خیزِ بلند در گام دوم انقلاب و همسو با تفکر بسیجی و رویکرد انقلابی را، راه علاجِ پلشتیها و ناکارآمدیها دانسته، بجای تفکرات لیبرالی و غرب گرایانه، توجه به توانمندیهای داخلی موجب خودباوریهای بومی بهمراه خواهد آورد، هیچ شکی بر آن نبوده و نیست.

در اینکه مولای بصیر و مقتدای جانباز انقلاب، هرگز خط کشی های مرسوم در دل جریانات سیاسی را باور نداشته، فرزندان انقلابی را زیر چتر حمایتی و هدایتی فراخوانده و از دیوارکشی های خسارت بار بر حذر کرده، مدیریت جهادی و انقلابی را رمز و راز در تلاش و مجاهدت خستگی ناپذیرش تفسیر نموده اند، هیچ شکی بر آن نبوده و نیست.

در اینکه امروز محافظه کاری توام با سکوت خِفت بار، عامل عافیت طلبی ها و ملاحظه کاری با مواضعِ خاموش، باعث پرورش و آلودگیِ ژنهای چهارفصلی گردیده، فرزندانِ انقلابی ملت را نباید با تعابیر “تندرو و افراطی” جوابشان داده و چون نگاه تنگ نظرانه و حسودانه، گوشه نشین کرده و با برخورد حذفی حُکم به انزوایشان برانیم، هیچ شکی بر آن نبوده و نیست.

در اینکه ریخت و پاشها، بِزن و در روها، دزدیها و دَله دزدیها، حقوقهای نجومی با وامهای بادآورده و باندبازیهای هزارفامیلی، مردم را عاصی از نورچشمانِ آفتابگردان نموده و شاکی از تشدید فاصله طبقاتی غالب بر آنها کرده اند، افسوس و هزاران افسوس!!

در اینکه چه کسانی در این رفت و آمدِ دولتهای فی الحال و ماضی، صاحب بیشترین رانتهای میلیاردی و بانکی، بانی بالا آمدنهای بادکنکی و انتصابات دوپینگی بوده و هم زیرکانه “نان” برده اند و نشاندار شده اند، هم رِندانه “نام” برده اند و با حاتم بخشی از جیب بیت المال به نوای روزگاران رسیده اند، نه تنها صاحب زمین و مسکن و ویلا و آپارتمانِ ارزان قیمت شده اند، بلکه با درو کردن فرصتهای شغلی،”ره صدساله را یک شبه” طی کرده، احدی یارای مقاومت در برابرشان نبوده و خود نمادِ بر بی عدالتی ها و تبعیض ها بوده اند،،، افسوس و هزاران افسوس!!

آنانیکه تا دیروز با لیست فلان جریان سیاسی “سنگِ راستگوئی و یکرنگی” بر سینه زده، اما همواره دروغ و فریبکاری را چاشنی بر اقدامشان نموده، وقتی مقصد و مقصودشان را از پل عبور داده اند، مفسّر بر سازِ جدیدشان برآمده و همسفره با بَهمان جریان سیاسی، اینبار رنگ و روی تفکرات لیبرالی بخود گرفته، منافع ملی یک ملت را قربانی مطامع سیاسی اربابانشان نموده اند.

آنانیکه تا دیروز، غمخوار مردم و غمگسار آنان بوده، لیکن عیش و نوششان را در کیش و قشم بسر کرده یا از دوبی و آنتالیا و کانادا سر برآورده اند، در بهترین نقاط شمال شهر پایتخت و در دلِ دامنه کوههای مُشرِف به البرز و دماوند و تُوچال و دَربند، با بهترین خانه های مسکونی و برجهای آپارتمانی چندین میلیاردی، سُکنی گزیده اما نقشه آمالشان را در کوچه، پس کوچه های مناطق سیزده گانه وحدت و سلمان آباد و میراشرف جستجو میکنند.

آنانیکه دفاع از حق و حقوق مستمری بگیران و همسان سازی حقوق معلمان و ترفیع جایگاه کارگران و کارمندان، همواره وِرد زبانشان بوده لیکن نه از همسان سازی سطح زندگی و چرائی از امتیازات انحصاری با درآمدهای نجومی را برابرسازی کرده اند، نه از دار و ندارِ پیدای در اینجا و پنهان در آنجا، نام و نشانی عَرضه بر مردم نموده اند.

پس اگر …؛ اگر طالب خدمت و امانتدار در خدمتگزاری بوده، پوست و خونتان رنگ و بوی مردمی بخود گرفته، اگر غم و غصه آنان، عجین در روح و روانتان گشته و منافع عمومی را قربانی امیال قومی و قبیله ای نکرده، اگر دندان طمع از اندوخته خود و اطرافیان کشیده و گذشته تان نیز، موید بر عزم امروزتان بوده، بسم الله و بالله… اما و باید!!

باید زندگی امروز و دیروزتان را به مردم نشان داده، در اینکه بود و نبودتان را از کجا حاصل کرده و اینک در کجا نشسته اید؟؟ ثروت و دارائی و سرمایه خود را چگونه بدست آورده و چسان به آلاف و اُلوف در روزگاران رسیده اید؟؟

باید نشان دهید زندگی لاکچریتان را با همه امکانات لاکچری، امتیازات لاکچری، فرصتهای لاکچری و درآمدهای لاکچری!!

باید نشان دهید هزینه چندین میلیاردی خود در ادوار گذشته را از کجا تامین اعتبار نموده و در کدام‌ کافی شاپ ها استارت خورده، هزینه های رنگارنگ در فضای سخت اقتصادی امروز را با فشارهای تحمیلی بر مردم، چگونه توجیه نموده و اینبار در نام و نشانِ کدامین متکای نرم و ابری، جانمائی کرده اند!!

انتهای پیام/

  • نویسنده : یوسف اکبری