خروج یکسال پیش ایالات متحده از "برجام" و مواضع فریبکارانه طرفهای اروپائی، از اهداف مشترک و راهبردی آنان، نشانگر استراتژی از قبل ترسیم شده ایست که پیش بینی بر چنین پیآمدی را بدفعات مکرر، میتوان در هشدارهای دوراندیشانه رهبر حکیم و بصیر انقلاب جستجو کرد.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی حرف آور، ✍️ یوسف اکبری/ خروج یکسال پیش ایالات متحده از “برجام” و مواضع فریبکارانه طرفهای اروپائی، از اهداف مشترک و راهبردی آنان، نشانگر استراتژی از قبل ترسیم شده ایست که پیش بینی بر چنین پیآمدی را بدفعات مکرر، میتوان در هشدارهای دوراندیشانه رهبر حکیم و بصیر انقلاب جستجو کرده و فشارهای اقتصادی با تحریمهای وارده از یکسو و تضعیف توانمندیهای نظامی و اقتدار موشکی کشورمان از سوی دیگرش، صدالبته با لحن و ادبیات متفاوت اما متقارن را با نگاهی دقیق بر برخی از نکات کلیدی “فَرجام برجام”، میتوان خط بُطلان بر همه دلدادگی های خُوش باورانه سرداران دیپلماسی !! و دلبریهای مزوّرانه سه کشور اروپائی کشیده، سَره های بجا مانده از ناسَره های مستورش را روز بروز بر همگان هُویدا و بعضی دیگر از وقایع در پَستو مانده اش نیز بوضوح آشکار خواهد ساخت.

ایران طبق “برنامه جامع اقدام مشترک، هرگز نتوانسته و نمی تواند به مانند ایالات متحده،از اجرای تکالیف برآمده در مفاد برجام، خودسرانه سَر باز زده و یا از آن خارج گردد، چرا که “مکانیسم ماشه” بطور خودکار فعال گشته و پرونده هسته ای ایران را به عنوان “تهدید کننده صلح بین الملل”، ارجاع به شورای امنیت سازمان ملل متحد کرده و امکان اجماع جهانی بر علیه اش را براحتی فراهم خواهد ساخت، لیکن علتِ اینکه مقامات سیاست خارجی کشورمان، مرتبا” تاکید بر آن داشته و مدام وِرد زبانشان نموده که ما همچنان به “برجام” متعهد مانده و از آن تاکنون قصد خروج نکرده ایم، متاسفانه بر اساس همان توافق قبلی و گافی که در خصوص احتمالِ خروج از برجام، یکطرفه و توام با غفلت، دست و بال رُقبای مذاکره کننده در برجام را گشوده، نه تنها هیچ تدبیری در اینخصوص نیندیشیده اند، بلکه عجولانه و سراسیمه تصور وقوع امکانِ خروج از آنرا از سوی تیم های رقیب، به خیال و باورشان نگُنجانیده، در پاسخ به نقد و انتقادات خُبرگان امور بین الملل، امکان اینچنین اتفاقات نادر را به دور از عرف دیپلماسی تلقی کرده، فرضا” تغییر دولتها را نیز در این مجال با مشی متعارضانه در جابجائی با افراد جایگزین، غیر قابل تصور دانسته، تنها نظام حاکمِ بر کشورها را پاسخگوی در برابر مجامع جهانی تعبیر نموده و تجربه اخیر مانند آنچه را که از سوی آمریکا اتفاق افتاده، هرگز تصور نمیکردند!!!

از سوئی خروج ایران از برجام، باز همان چیزیست که آمریکا بدنبالش بوده و زمینه های پیوستن سه کشور اروپائی را بر علیه ایران، بنوعی بسیج بر آن داشته و از سوی دیگرش، جمهوری اسلامی با شرایط موجود هرگز نمی تواند حاضر در این برجام باقی بماند، چرا که بنوعی هم عزّت و غرور ملی را خدشه دار شده یافته، هم اقتصاد و امنیت متاثر از آنرا، مدام در معرض تهدید و تضعیف بدخواهان ارزیابی نموده، کَما اینکه برجام عملا نه تنها بر خلاف ادعای آنانیکه در کوران تبلیغات انتخاباتی “خود را تافته جدا بافته” از همه چیز دانسته و در مقام تحقیر رقیبش، چیزی کم نگذاشته و یک تنه خود را مسلط بر فن و فنون دیپلماسی و کاربلدِ زبان دان جهانی جلوه نمایانده و مدعی بر اینکه “سایه جنگ” را از سر ملت مرتفع ساخته است، بلکه علیرغم توافق شتابزده و سرمست از انعقادش، وقوع جنگ را هر از چندگاهی نزدیکتر و محتمل‌تر از ایام دیگری، ارمغان بر ملت نموده و هر روز با سوژه ای جدید، جنگ روانی دشمن تحفه بر افکار عمومی آورده است!!!

آری”برجام” نه تنها مشکلی را مرتفع نساخته، بلکه تبدیل به باتلاق عمیقی که “ماندن یا خروج” از آن به یک نسبت برای جمهوری اسلامی ایران “تهدید” تلقی گشته، رد ضرب الاجلش از سوی اروپا برای تصویب لوایح FATF، گواه روشن دیگری بر همین ادعاست و واکنش رسمی اتحادیه اروپا نیز، بر اساس “مواد ۲۶ و ۳۶ برجام” اساسا نیازی به نگارش نامه به سران ۵ کشور را نداشته و ایران رأساً میتوانست به واسطه نقض تعهدات طرفین مقابل، تکالیف خود را در چاچوب توافق برجام کاهش داده، لیکن دولت تدبیر و امید، با طمانینه مصلحت را در رویکرد تعامل گرایانه، چاشنی بر پیگیری های بعدی خود نموده و فرمان ملاحظات در ارتباط با اروپائیها را بیش از پیش محتاطانه به پیش میراند … .

حال در اینکه ایران مدتهاست در برابر سکوت اتحادیه اروپا و وعده‌های «سرخِرمنِ» آنها، در قبال عهدشکنی‌های روشنِ آمریکا و عمل نکردن اروپا به تعهداتش صبوری کرده و آنان نیز با بدعهدیهای آشکار و رُل بازیهایشان، همواره نقشِ “پلیسِ بد و پلیسِ خوب” را بین خود تقسیم نموده اند، پس هُویداست آنان با همدیگر بر سر عمل نکردن به تعهداتشان، به توافق کامل رسیده و برای جمهوری اسلامی ایران نیز، هیچ اهمیتی نداشته و ندارد که آیا اروپا”ضرب‌الاجل ۶۰ روزه” ایران را خواهد پذیرفت یا نه ؟!؟ چرا که کشورمان به هر حال بخشی از فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای خود را “لاجرم” از سر خواهدگرفت، اما تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای بخوبی واقف بر آنند، اروپا و آمریکا در زمینه نقض عهد و نقض تعهدات برجام، چون همیشه با هم بوده و عملا می‌کوشند تا دوباره پای ایران را به مذاکرات خِفت بار بعدی با پیش شرطهای تحقیرآمیزش باز کرده، تا بیشتر بر مدار تصویب لوایح مربوط به FATF اصرار ورزیده که متاسفانه عده ای هم در داخل، آگاهانه یا غافلانه، مانند همان اتفاق عجیبِ مصوبه “۲۰ دقیقه ای” در خانه ملت که بانیان و باعثان بر آن، باید روزی پاسخگوی بر اقدامِ ناصوابشان در حافظه تاریخی ملت بوده باشند، از ضرورت تأیید فوری لوایح چهارگانه در مجمع تشخیص مصلحت نظام، دادِ سخن سر برآورده، لیکن طرفهای رقیب نیز با رنگ و لعاب خناسانه، دوباره بازی بُرده خود را در نیمه اولش، روانه میدان در نیمه دوم آن کرده و با دورخیزی رِندانه، قصدِ صید از آبِ گل آلود نموده تا شاید ماهی پُر چَرب و نرمی، تقدیم به دستان مخملی صیّادش نمایند !!!

هرچند مصدرنشینان اجرائی و برخی از اعضای مذاکره کننده هسته ای، خبر از توقف فروش و انتقال اورانیم غنی شده و آب سنگین اراک به خارج از کشور را، بُوق در کَرنایش نموده اند، اما همگان میدانند وزارت خارجه آمریکا در بیانیه‌ای، اخیرا انتقال اورانیوم غنی شده و آب سنگین را به خارج کشور جزو موارد تحریم شده جدیدشان آورده و متولیان دستگاه دیپلماسی “دولت تدبیر و امید” نیز، ذوق زده خبر از توقف تعهدی را بخُورد مردم میدهند که آمریکائیها، خود قبلا مانع از برای اجرایش برآمده بودند !!!

پس بجاست مردانِ “برجام بَدفرجام” که سالها با شعار بُرد – بُرد، از هر فرصتی سوهان به اعصاب مردم کشیده اند، لااقل اینبار اقتصاد برجامی خود را گره بر زلفهای پریشان FATF نینداخته و “اقتصاد معیشتی” خانه و خانواده ها را بیش از پیش مستاصل و گرفتار بر آدرس غلط نکرده، بجای فرافکنی در ادعاهای پیشین در تعامل مثبت و “لاجرم با کدخدای جهانیان”، صادقانه اعتراف کرده و بپذیرند که “کلیدِ منفعلانه آنان، احصاء نتیجه بازیِ “بُرد – بُرد” در مذاکرات هسته ای، اینک سُوغاتی جزء با رنگ و بوی “بُرد – باخت” بهمراه نیآورده و افسوس از آنانیکه تُندتر و عجولانه تر از بازگشت تیم اعزامی، چون ثناگویان !!! بَه بَه های خود را پیشاپیش رَوانه بر میدانِ واقع شده در “هُتل کوبورگ شهر وین” فرستاده، ای بسا اگر نبود ترمزدستی “مولای دلدادگان” که بموقع فتیله آنان را پائین کشیدند، شاید خود را خُرامان و سَرمست از فتحُ الفتوحِ آفتابِ تابان، پایِ پلکانِ هواپیما در فرودگاه مهرآباد تهران نیز میرسانیدند… .
“فاعتبروا یا اولی الابصار”

انتهای پیام/

  • نویسنده : یوسف اکبری