رقابت های انتخاباتی در اردبیل در واقع رقابتی است بین چهره های بازنشسته ی گریزان از فراموش شدن که در تلاشند مبادا تاکید روی جوانگرایی آنها را از عرصه های حضور دور کند. در برخی از شهرستانهای استان نیز وضع بر همین منوال است.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی حرف آور، محمدباقر محمدی/ رقابت های انتخاباتی در اردبیل در واقع رقابتی است بین چهره های بازنشسته ی گریزان از فراموش شدن که در تلاشند مبادا تاکید روی جوانگرایی آنها را از عرصه های حضور دور کند. در برخی از شهرستانهای استان نیز وضع بر همین منوال است.
نگاهی به فضای انتخاباتی اردبیل نشان می دهد که در این انتخابات عمده ی آنها که حرفی برای گفتن دارند و یا احتمالا با اقبالی از سوی مردم مواجه باشند، مدیران کهنه کار قدیمی و بازنشسته ای هستند که حاضر نیستند بعد از آن همه دوران مدیریت، وزارت و وکالت، عرصه را برای دیگران باز کنند.
این که بازنشستگان تشنه ی خدمت به عنوان مدیران ارزشمند گذشته، چه حرف تازه ای برای اردبیل یا ایران دارند که تاکنون نگفته اند و یا فرصت بیانش را نداشته اند، موضوعی است که احتمالا بعضی از ذهن ها را به خود مشغول کرده است. این چهره ها، اصولا امروز هر کدامشان ویترینی از گذشته و حال این دیار هستند و البته که هر یک اگر گامی برای این دیار برداشته اند باید آن را ستود و حرمت صاحبش را حفظ کرد.
اما باید بپذیریم اردبیل امروز، چیزی نیست جز ثمره مدیریت، وزارت و وکالت همین چهره هایی که بار دیگر خود را در معرض انتخاب ملت قرار داده اند و البته که نظر به شرایط خاص انتخاباتی اردبیل، شناخته بودن نام ها و نشانه ها و با بهره مندی از زمینه های نفوذ و تبلیغات زیاد و البته پول، سه تن از همین ها بار دیگر ردای خدمت! بر تن خواهند کرد.
حرف، انتقاد از حضور این چهره ها و یا علاقه مندی آنها برای حضور در عرصه های قدرت و به تبع آن، ثروت نیست؛ بحث بر سر حضور موثر شهروندان در انتخابات است که با درک این موضوع، فریب نام ها و نشانه ها را نخورند و به دنبال یافتن فرصت های جدید برای اردبیل باشند. فرصت های جدیدی که با چهره های جدید ایجاد می شود و حتی با حرف های نو.
هر چند ممکن است چهره های جدید و جوان هم نتوانند کار نو از پیش ببرند، اما حداقل به ریسکش می ارزد. نه این که به جای آن، روی تکرار گذشته اصرار بورزیم.
گذشته اگر رهاوردی بیش از این داشت، امروز در انتخابات هایمان شاهد تکرار شعارهای سالیان و ادوار گذشته نبودیم و باید به راهی نو و ایده های نو می اندیشیدیم.
کاش بر سر سفره قناعت بزرگ می شدیم و یک جای کار به این نتیجه می رسیدیم که دیگر برای من بس است و حالا نوبت را به دیگران بدهم. سیاستمداران ما عجیب با قناعت فاصله دارند و حاضر نیستند که سهمی نیز به دیگران برسد. حال این برعهده شهروندان و رای دهندگان است که این درس بزرگ را به سیاستمدارانشان بدهند.

انتهای پیام/

  • نویسنده : محمدباقر محمدی