به گزارش پایگاه خبری تحلیلی حرف آور،داستان پرهیاهوی پوچ بر سر میهمانی دورهمی با یک شام سیاسی!! در اینکه منبع مالی آن از کجا بوده و از سوی چه کسی تامین گشته، هرچند بلحاظ درک صحیح از شرایط سخت اقتصادی و اجتماعی، امری ناپخته بوده و ناشیانه!! لیکن تشدید هجمه های مصنوعی و دمیدن بار حساسیت منفی بر آن، چه از سوی منتقدین و رقبای سیاسی و یا چه از ناحیه همفکران و رفقای برکنار مانده از آن سفره اطعام!!! قبل از آنکه متوجه بر متولیان امورش گشته، یقینا” انگشت حیرت را مستقیما” روانه بر میدان مسوولان اجرائی و نمایندگان حاضر در آن مجمع سیاسی نشانه رفته که چگونه از ساماندهی بر کنترل بازار و عرضه کالاهای اساسی عاجز مانده، حال و حوصله مدیریت بر توزیع “گوشتهای یخ زده”را با آن صفهای عریض و طویلش نداشته و ندارند که لاجرم “مدعی العموم” خود بجا و شایسته، ورود مسوولانه بر آن کرده، لیکن از برای شرکت در نشست خودمانی جریان هوادار دولت بر مصدر کار، نه فقط شخص مقام مدعو ارشد اجرائی استان که سخنران اصلی این محفل دورهمی بوده، بلکه حضور یکپارچه معاونین و برخی از مدیران و فرمانداران بشکل “دسته جمعی” که خود را زودتر از دیگر مدعوین، میهمان بر سر سفره نذری انقلاب کرده!!
اینبار سرحال و قبراق آمادهِ تناول بر گوشت گرم و غذای لذیذ هواداران “دولت تدبیر و امید” نموده بودند، ایکاش جوانب حواشی بر متن آنرا قبلا محاسبه کرده و بجای تلطیف در جلب اعتماد مردمی، آنچنان “نمک بر زخم” روح رنجور آنان نمی ریختند، هرچند لازمه تحرکات سیاسی و انسجام در فعالیت جریانی با هر رنگ و سلیقه ای که بوده، بر همین مدار در قالب نشستهای سیاسی و صدالبته نه حاشیه دار مانند آنچنانی !! متوجه بوده و در آینده نیز بر آن خواهد بود، اما آنچه همواره مایه تعجب و همچنان موجب تامل بوده است، از یکطرف “سکوت معنادار و خاموشی ادامه دار” برخی معترضین و بعضی منتقدین در برابر “اصل غارت چپاولگرایانه” با حیف و میل افزون بر “دو هزار و دویست میلیارد تومان” ناقابل از جیب بیت المال و از سوی دیگرش، چرائی در پردازش عجیب و کش دار به یک شام سیاسی که صدالبته اگر از منابع مالی دولت تامین شده باشد، بلاشک امریست مذموم و ناپسند!!!
لیکن بیان این داستان اخیر، شبیه همان “قصه معروف” در سد عمارت و انتزاع چند روستا از حومه استان، بخوانید “سهوی و اشتباهی” یقیین بدانید “عمدی و ساختگی” که هدف نهائی در آن مقطع زمانی، فقط و فقط منحرف ساختن افکار عمومی از اصل واقعیت در “زلزله فروش و واگذاری مفت و مجانی” سرمایه گرانبهائی از قطعه بهشتی دشت زرخیز مغان و سرگرمی مردمانش با “فرعیات حاشیه پرداز” توسط مرکزنشینان پایتخت که متاسفانه در اینجا هم منجر به ِگل گرفتن تعارفی و به استراحت فرستادن تصنعی “ماموران معذورش” گشته!! اینبار هم فقط و فقط بقصد فریب دوباره و چندباره افکار عمومی از متن و محتوای گزارش اخیر رئیس کل دیوان محاسبات، تلاش میگردد اذهان جستجوگر مردمی را با نشر تصاویری از صرف یک “شام سیاسی” و یا عکسهای منتشره از نحوه جلوس “مودبانه یا بی ادبانه” نوبخت آمال “دولت اعتدالیون” با بزرگنمائی حواشی مرتبط بر آن، عملا مسیر قضاوت مردمی را از طریق اصلی منحرف ساخته، تا “نه” کسی از “پس لرزه های” بعدی در این گزارش جدید، حرفی بمیان آورده باشد و “نه” از چرائی در بلاتکلیفی غارت آشکار رئیس مفخم سازمان خصوصی سازی و ممنوع الخروجش بابت زدوبندهای چپاولگرانه کشتارگاه صنعتی و علت در چرائی تعلل بانک ملی با بده و بستانهای مستور و پنهانی، سخنی بر زبان جاری نموده باشند!!
آیا آنانیکه خود را شق القمر در همگرائی و لنگر همسوئی مابین دیگر نمایندگان در خانه ملت تصور کرده، اما با یک تلنگر شیرازه وحدت خیالیشان از هم پاشیده و تا سر حد تشکیل “ایالت و ولایت” جدید به پیش رفته بودند، در اینجا هم مانند نمایندگانی از خراسان و اصفهان و تهران و تبریز که از دست اندازی بر حریم بیت المال، داد سخن سرداده و فریاد مبارزه با فساد و مفسدان را سر کشیده اند، آنان نیز قاطعانه و بی ملاحظه وارد بر این میدان گشته و در گرفتن حلقوم دستان آلوده به حق الناس فریاد بلند مطالبه گرایانه داشته یا همچنان ساکت مانده و خاموش نشسته، در بزنگاه سیاستهای مصلحت جویانه، با اقدام دیرهنگام و متاخر که آنسویش نامعلومست و انتهایش ناپیدا !!! از باب خالی نبودن عریضه و رفع تکلیف، وارد بر میدان شده و قصد موج سواری کرده و ادای “آی ننه من غریب” را سر داده اند!!
صدالبته “هزاران افسوس” بر آن قلمهای خفتهِ ساکت و هزاران تاسف بر آن تربیونهای خاموش و لولیده که از ابتدا میتوانستند و تا به امروز هم میتوانند، پا بمیدان گزارده و آن کنند که باید تاکنون میکردند، لیکن عموما آنان نیز یا در سکوت بوده اند یا سکوتشان را زیرکانه توجیه نموده و آدرس غلط به مخاطبیین در انتظارشان داده اند!! و یا از اصل قصه بریده و به فرعیات غیرضرورش پرداخته که گذشت زمان، آینده رَمز و رازِ پرابهام این سکوتها را هم، بخوبی هویدا خواهد نمود!!!
اما آنچه در پایان این مجال بیان آنرا از نشست اخیر در یک شام سیاسی، خالی از لطف ندانسته و نمیدانیم، نقل و قول منتسب به یکی از مقامات ارشد حاضر در آن محفل خودمانی که در خروجی برخی کانالهای خبری و فضای مجازی پیچیده و موجب تعجب و تامل همگان در صحت و سقمش گشته، که هرچند اصل روایت آن برای “نگارنده این وجیزه”، بعید بنظر آمده و غریب به واقعیت تصور میگردد، اما در اینکه ما “شخص مقام عالی استان” را مدیری خلاق و صادق، از خانواده ای متدین و انقلابی با روحیه ریسک پذیری بالا و سختکوش دانسته و تابحال نیز وجود ایشان را بر مصدر اجرائی و عمرانی استان، در به سرانجامیدن پروژه های بر زمین خوابیده ۵-۶ سال ماضی، فرصتی ذیقیمت میدانیم، هیچ شک و تردیدی بر آن نبوده و نیست، لذا امیدواریم که اساس آن خبر “کذب” بوده و شاید روایتگرش “بدسلیقگی” کرده و ناشیگری نموده که ایکاش اینچنین است و آنچنان بوده باشد، لیکن هم ایشان و هم همگان مستحضر بر آنند که :
نیروهای ارزشی و انقلابی، عموما نه بر شام سیاسی جریانی چنبره انداخته!! نه از مجامع سیاسی توقع دلجویی در بده و بستانهای دیگرش پلی ساخته!! نه نامه های سرگردان و بلاتکلیف از برای امضای نهایی داشته!! نه از آستان کسی آویزان بوده و دست گدائی به سوی احدی را گشوده و خواهند گشود !!!
آنان علیرغم سکوت مسوولانه و شرافتمندانه در طول ۶ سال ماضی، اینبار هم “تنها و تنها” گوش بفرمان “مولای حکیم و مقتدای بصیرشان” داده، با ورود به عرصه تاثیرگذار و حضور نقش آفرین دوباره، نه از جریانی طلب رخصت نموده!! نه با توپ و تشر دسته و گروهی، قافیه را باخته!! نه قصد عقب نشینی و وادار به سکوت گشته و خاموش خواهند نمود !!!
چه بسا آنانکه خود و دوستانشان با کلیدواژه “آشو لاش” بقصد سرقت از عملکرد دیگران پا بمیدان آمده بودند، با رمز و راز کددار مخصوصشان، آنرا بر خود احاله کرده، شاید آنان خود کنار کشیده و بالاجبار خاموش بنشسته تا در آینده چه بگویند و ما چه خواهیم گفت، الله اعلم … !!!
“هر روزتان فجر و فجرتان پیروز”
دیدارمان راهپیمائی ۲۲ بهمن
یوسف اکبری – ۱۳۹۷/۱۱/۱۶
- نویسنده : یوسف اکبری