به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی پایگاه خبری کلبه خبر به نقل از «سبلان ما»، در سالهای اخیر، نظام آموزش عالی و پژوهشی کشور با هدف گسترش تولید علم و ارتقای سطح دانش تخصصی در رشتههای مختلف، شاهد افزایش چشمگیر پایاننامهها و طرحهای پژوهشی بوده است. با این حال، در بسیاری از استانها از جمله استان اردبیل، پرسشی اساسی مطرح میشود: این پایاننامهها تا چه اندازه تقاضامحور بوده و توانستهاند در مسیر حل مسائل واقعی استان گام بردارند؟
به نظر میرسد که بخش قابلتوجهی از پژوهشهای دانشگاهی در اردبیل، علیرغم صرف زمان، هزینه و تلاش علمی، خروجی ملموس و اثرگذاری قابلمشاهده در عرصههای صنعتی، اجتماعی و اقتصادی منطقه ندارند؛ بسیاری از این تحقیقات در نهایت صرفاً در قالب اسناد چاپی یا فایلهای ذخیرهشده باقی میمانند و عملاً به مرحله اجرا و بهرهبرداری نمیرسند.
با نگاهی به فهرست پایاننامههای موجود در دانشگاه مادر محقق اردبیلی و بررسی میزان تقاضامحور بودن پایاننامههای دانشگاهی در استان اردبیل و با یک حساب سرانگشتی از رابطه میان محتوای این پژوهشها با نیازهای واقعی استان، صنایع موجود، و نهادهای اجرایی این پرسش اصلی همچنان پابرجاست که پایاننامههای دانشگاهی در اردبیل نتوانستهاند اثربخشی و کارکرد واقعی خود را در توسعه منطقه نشان دهند و همچنان در چرخهای از تولید دانش بدون خروجی عملی گرفتار ماندهاند؟

نمای کلی از پژوهشها؛ تئوری غالب بر اجرا
برای درک گستردگی پژوهشهای انجام شده در سطح استان، نگاهی به خروجیهای تخصصی، مانند سوابق مرکز تحقیقاتی دانشگاه محقق، ضروری است. بررسی فهرست پایاننامههای این مرکز نشان میدهد که پژوهشگران در حوزههایی با پیچیدگی بالا، از جمله مدلسازیهای محاسباتی پیشرفته و تحلیلهای تئوریک عمیق، توانمندیهای چشمگیری از خود بروز دادهاند.
این عناوین که اغلب در کلاسهای درس و جلسات دفاعی ارزش علمی و آموزشی بالایی دارند، نمایانگر سرمایه فکری قابلتوجهی هستند که در دانشگاه شکلگرفته است.
با این حال، این حجم از پژوهشهای عمیق، یک فرصت بزرگ برای بهبود را نیز پیش روی ما قرار میدهد؛ فرصت هدایت این دانش فنی و تئوری به سمت نیازسنجی کاربردی جامعه و صنعت. این پتانسیل موجود، میتواند با برقراری سازوکارهای دقیقتر هدایت تحقیق، بهسرعت به خروجیهای ملموس و تأثیرگذار تبدیل شود و از یک چالش به یک مزیت رقابتی تبدیل گردد. این وضعیت یک نقص نیست، بلکه یک مرحله تکاملی است که پژوهشهای استان در آن قرار دارد و نیازمند راهبُردهای فعالتری برای «صنعتیشدن» است.
این عناوین، هرچند در کلاسهای درس و دفاعیهها ارزشمندند، اما سندی بر فقدان سازوکارهای هدایت تحقیق به سمت نیازسنجی واقعی جامعه و صنعت است. ضعف در خروجی ملموس، پدیدهای نیست که تنها به یک حوزه علمی محدود شود؛ بلکه یک اختلال سیستمی در فرهنگ پژوهشی استان محسوب میشود که در تمام سطوح دانشگاهی مشاهده میگردد.
پایاننامههای علوم پزشکی و فاصله تا مرحله اجرا
مشابه وضعیت در حوزه علوم پزشکی نیز مشهود است. اگرچه دانشگاه علوم پزشکی اردبیل به واسطه ماهیت کار خود مستقیماً با سلامت جامعه درگیر است، اما بررسی فهرست پایاننامههای مرکز تحقیقاتی عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت دانشگاه علوم پزشکی اردبیل نشان میدهد که حتی پژوهشهای کاربردی در زمینههایی چون بررسی انگ اجتماعی، شاخصهای شهر سالم، یا خشونت خانوادگی نیز اغلب در مرحله گزارش و پیشنهاد باقی میمانند و خیلی کم به راهکارهای اجرایی تبدیل میشوند.

پژوهشها باید از مقالهمحوری به سمت فناوری حرکت کنند
این وضعیت تعداد زیاد پایاننامههای دانشگاهی و کاربردی نشدن آنها دغدغهای است که اکثریت به آن واقفیم و حتی آنها را میتوان مستقیماً در اظهارات مسئولان امر نیز دید.
محسن ارزنلو، معاون تحقیقات و فناوری دانشگاه علوم پزشکی استان اردبیل در گفتگو با خبرنگار سبلان ما، در پاسخ به چرایی در حد کاغذ ماندن پایاننامهها صراحتاً اظهار داشت: پایاننامهها عمدتاً جنبه آموزشی دارند و پژوهشی هستند؛ این امر کمتر منجر به حل مشکلات کشور شده است که این اذعان یک مقام مسئول، اهمیت تغییر جهتگیری پژوهشها را بیش از پیش برجسته میسازد.
ارزنلو در ادامه مصاحبه خود، به تشریح ریشههای این عدم همراستایی میان ظرفیتهای دانشگاهی و نیازهای جامعه پرداخت و گفت: برای موفقیت در این عرصه تغییر سیاستگذاری یک ضرورت است و در این راستا باید با سیاستگذاریهای صحیح مشکلاتی مانند عدم تقاضامحوری و دولتی بودن بودجه، ضعف باور مشترک با صنعت، گذار از مقاله به فناوری را رفع کرد.
وی سیاستگذاری دانشگاهها را متوجه عدم تعریف مشخص نیازهای کشور دانست و تأکید کرد: تحقیقات باید بر اساس نیاز واقعی و تقاضامحور باشند.
معاونت تحقیقات دانشگاه علوم پزشکی اردبیل تفاوت فرهنگی در بودجهریزی را نیز مطرح و بیان داشت: بودجه تحقیقات در ایران دولتی است، در حالی که در دنیا استادان باید پول را از صنعت دریافت کنند (گرید گرفتن) و البته این اظهارات نشان میدهد که دانشگاهها هنوز برای جذب سرمایه از بخش خصوصی آموزش ندیدهاند.
وی با اذعان به این موضوع که ارتباط صنعت و دانشگاه در اردبیل اغلب در حد جلسه باقی میماند گفت: علت این امر باور مشترک برای کاربردی شدن پژوهشها ایجاد نشده است؛ این عدم اعتماد، موجب میشود سرمایهگذار ترجیح دهد ریسک سرمایهگذاری در پژوهشهای دانشگاهی را نپذیرد مگر اینکه نیاز پژوهشی بهصورت شفاف برای او تبیین شود.
ارزنلو تأکید دارد: باید از تمرکز صرف بر پژوهش به سمت فناوری حرکت کرد.
وی گفت: آییننامههای ارتقا باید تغییر کند تا اعضای هیأت علمی از حالت صرفاً مقاله محوری خارج شده و به سمت خلق محصول و فناوری سوق داده شوند.
با این حال، نباید دستاوردهای فناورانه اخیر را نادیده گرفت و طبق اعلام معاونت تحقیقات دانشگاه علوم پزشکی اردبیل از ۱۱۶ محصول اولیه تولید شده ۱۴ مورد دارای مجوز هستند که این آمار نشان میدهد در صورت هدایت صحیح، پتانسیل تبدیلشدن به محصول نهایی (حتی فروش) وجود دارد. محصولاتی مانند محفظه نگهداری عضو قطع شده و فناوری جداسازی اسپرم معیوب، گواه این ادعاست.

لزوم حمایت ساختاری از فناوران و پایاننامههای تقاضا محور
تحلیل دادههای موجود از پایاننامهها در دو حوزه کلیدی (کشاورزی/آب و سلامت اجتماعی)، در کنار اظهارات مسئولان امر یک نتیجهگیری واحد را برجسته میسازد که دانشگاههای استان اردبیل از لحاظ تولید محتوای علمی توانمند هستند، اما در مرحله انتقال دانش به مرحله اجرا و بازار دچار ضعف ساختاری عمیقی هستند؛ بنابراین، برای خروج از وضعیت موجود و دستیابی به خروجی ملموس، دو اقدام حیاتی باید در دستور کار قرار گیرد.
اقدام اول الزام تقاضامحوری در پایاننامهها است به این معنا که سیاستگذاریها باید بهگونهای تنظیم شوند که هر پروژه تحقیقاتی، پاسخگوی یک درد مشخص در جامعه یا صنعت باشد. این کار نیازمند برگزاری مستمر کارگروههای مشترک برای تعریف نیازهای واقعی پیش از شروع پژوهش است و همچنین در این راستا حمایت ساختاری از فناوران یک اولویت محسوب میشود.
همچنین آییننامههای ارتقا باید به طور جدی فناوران (افرادی که محصول ساختهاند) را به اندازه مقالهنویسان تشویق و حمایت کنند. همچنین، دانشگاه باید در ایجاد «باور مشترک» و میانجیگری میان سرمایهگذار صنعتی و محقق فناور، نقش فعالتری ایفا نماید تا محصولات شاخصی مانند فناوری نوبل ایرانی، بتوانند بهراحتی وارد چرخه تولید و خدمترسانی شوند.
این تغییر پارادایم، تنها راهی است که میتواند تضمین کند پژوهشهای آینده استان اردبیل، بار آموزشی صرف نداشته باشند، بلکه به موتور محرک حل مشکلات منطقهای تبدیل شود.
